در روایات آمده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای رفع چشم زخم برای امام حسن و امام حسین دعایی نوشته است و پیامبر میفرماید که حضرت ابراهیم برای حضرت اسماعیل نیز همین تعویذ برای دفع شر چشم را نوشته است. در نهجالبلاغه آمده است که العین حق والرقی حق چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است.
چشم زخم در قرآن
سحر چشم
سحر و جادو از توانمندیهای ذاتی بشر است و انسانها میتوانند به اعتدال ذاتی و غیر اکتسابی به این توانایی به صورت فعلی دست یابند و یا با آموزش و پرورش، استعداد و توانمندی ذاتی خویش را در این زمینه آشکار سازند.
در داستانی که قرآن درباره مردم بابل گزارش میکند به مسأله وجود سحر و تعلیم آن به کمک دو فرشته الهی به نام هاروت و ماروت اشاره مینماید. در این داستان که در سوره بقره آمده به خوبی تبیین و تحلیل میگردد که سحر و جادو قابل تعلیم و آموزش است و کارکردهای بسیاری دارد و میتواند امری مثبت و سازنده و یا منفی و زیانبار باشد.
انسان این استعداد و توانمندی را به طور ذاتی دارا میباشد که از عناصر فرامادی استفاده کند و یا ابزارهای مادی را در امور فرامادی به کار گیرد در مورد اخیر مراد آن است که شخص میتواند از امور مادی چون چشم برای امری معنوی مانند محبت و دشمنی بهره ببرد.
در داستان سحر جادوگران مصری و مبارزه ایشان با حضرت موسی(علیه السلام) این نکته مورد تاکید قرار میگیرد که سحر میتواند در چشم و تصرف در آن باشد. از این رو نفوذ جادوی ساحران فرعونی در چشم بنی اسرائیل بوده که موجب وحشت ایشان میشود. به این معنا که شخص میتواند با اعمالی، در چشم شخص تصرف کند و تأثیرات آن را در جان و روحش ببیند. بنابراین با حرکت طنابها و ریسمانها در چشمان مردمان تصرف شده و در جان ایشان وحشت و ترس افکنده میشود. (اعراف آیه 116)
کافران مکه نیز در برابر معجزات پیامبر(صلی الله علیه وآله) مدعی بودند که چشمانش در برابر مشاهده گشایش درهای آسمان مسحور شدند و در حقیقت پیامبر در چشمان ایشان تصرف کرده تا نتوانند حقیقت و واقعیت را از خیال جدا کنند. (حجر آیه 14و 15)
به هر حال شکی نیست که انسان از توانایی خاص و مخصوص و خارقالعاده ای برخوردار است که موجبات تصرفات فرامادی و فرا طبیعی را فراهم میآورد.
چشم زخم
یکی از اقسام سحر و جادو، تصرفات چشم است که اگر به گونه آسیب زا و زیانبار باشد از آن به چشم زخم یاد میشود. چشم زخم به معنای آسیبی است که چشم بد به کسی بزند. (فرهنگ فارسی ج1ص1290)
برخی مفسران به برخی از آیات در قرآن به این منظور تمسک کردهاند که یکی از این موارد آیات 51 و 52 سوره قلم ( و ان یکاد) است که نظرات مفسران را به خود جلب کرده است. خداوند در این دو آیه میفرماید: و آنان که کافر شدند چون قرآن را شنیدند چیزی نمانده بود که تو را چشم بزنند و میگفتند او واقعاً دیوانهای است. حال آنکه [قرآن] جز تذکری برای جهانیان نیست.
از این آیه برخی معنای چشم زخم را برداشتند. اما عدهای دیگر آن را معنایی کنایی و شدت خشم تعبیر کردهاند. حتی برخی گفتهاند که این آیه دلالت بر تضاد رفتاری کفار دارد، یعنی از طرفی با چشمهای خود به اعجاز نگاه میکنند وقتی که قرآن برای آنها خوانده میشود مجذوب میشوند و پشت سر پیامبر میگویند که پیامبر مجنون است.
قرآن در آیه 67 سوره یوسف به امکان و حقانیت چشم زخم اشاره میکند. در این آیه حضرت یعقوب(علیه السلام) به فرزندان خویش فرمان میدهد که هنگام ورود به مصر از یک دروازه شهر وارد آن نشوند و از آن جایی که فرزندان دهگانه ایشان افرادی زیبا و تنومند و جوان بودند از ایشان میخواهد برای در امان ماندن از چشم زخم مردم مصر از دروازههای متعدد وارد شوند تا به چشم نیایند. (المیزان ج11 ص218) بنابراین میتوان بیان داشت و گفت که چشم زخم امری پذیرفته شده در بینش و نگرش قرآنی است.(مجمعالبیان ج5 و 6 ص380)
در حقیقت یعقوب(علیه السلام) از چشم زخم مصریان نسبت به فرزندانش دل نگران بود. هر چند که آن حضرت(علیه السلام) بر این نکته تأکید میورزد که قدرت انسانهای دارای چشم زخم به گونهای است که او نمیتواند جلوی آنها را بگیرد مگر آن که اراده الهی به این تعلق گیرد که چشم زخم مردم در ایشان اثر نگذارد.(یوسف/67)
مهمترین آیه که درباره چشم زخم بدان اشاره میشود آیه 51 سوره قلم است که درباره پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله) آمده است.
در این آیه آمده که کافران در تلاش بودند چشم زخمی به پیامبر(صلی الله علیه وآله) برسانند. آنان که از هر راهی تلاش میکردند تا آن حضرت را بکشند و یا دعوتش را به تعطیلی بکشانند از ساحران و جادوگران بهره گرفتند تا این کار را انجام دهند. از این رو خداوند میفرماید: و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعواالذکر و یقولون انه لمجنون.
در این آیه دلیل آنان برای به کارگیری سحر و جادو و چشم زخم آن است که پیامبر را مجنون و جن زده میدانستند و این زمانی بود که ذکر یعنی قرآن را شنیده بودند و آن را شگفت انگیز مییافتند. گمان بردن به این که کلام آدمی نیست و میبایست کلام جنیان باشد و آنان هستند که وی را به بند کشیده و از زبان محمد(صلی الله علیه و آله) سخن میگویند. باعث شد تا با به کارگیری سحر و چشم زخم، تلاش کنند وی را بکشند و یا آسیبی به او وارد سازند تا جن تسخیرکننده نیز بمیرد و یا برود.
واژه زلق در لسان العرب به معنای لغزیدن است و زلق بابصار و لغزیدن به چشم یعنی این که تو را با چشمانشان آزار رسانند و تو را از مقامی که داری بلغزانند.(لسان العرب ج6ص70) این مقام همان مسئله ذکر حکیم و قرآن عظیمی بود که آنان را شگفت زده کرده بود و بهترین سخنوران و شاعران کافران در برابرش زانو به زمین زده بودند.
آیا قطعاً قرآن به مسئله چشم زخم اشاره کرده است؟
برای پاسخ به این سؤال نمیتوانیم جواب دقیقی بدهیم. برخی مفسران از برخی آیات اجمالاً به این نتیجه رسیدهاند که به مسئله چشم زخم اشاره شده است.
غیر از قرآن ما منبع دیگری به عنوان روایات و احادیث هم داریم که برخی روایات مسئله چشم زخم را مورد اشاره قرار دادهاند و بسیاری از دانشمندان امروزی هم معتقدند که برخی چشمها از یک نیروی مغناطیسی خاصی برخوردارند که میتواند مثل اشعه لیزر عمل کند. این مسئله هم از نظر علم و هم نظر عقل قابل قبول است که نیروهای فوقالعاده ای در برخی اعضای بدن هست که تأثیراتی اعمال میکند.
چشم زخم در روایات
از نگاه روایی نیز نه تنها منعی در این رابطه وجود ندارد، بلکه روایاتی وجود دارد که بر اساس آن میتوان بیان داشت و گفت مسئله چشم زخم تا حدی قابل قبول است، برای مثال واژههایی مثل رقی به معنای تعویذ و نوشتن دعاهایی برای چشم زخم وجود دارد. واژه حرز که هر معصومی برای خود حرز دارد.
دستوراتی برای رفع چشم زخم
سادهترین دستور برای رفع چشم زخم خواندن سوره ناس و فلق است. در روایات آمده است که پیغمبر(صلی الله علیه وآله) این سورهها را برای امام حسن و امام حسین به عنوان تعویذ قرائت میکرد.
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود است : اگر کسی از شما چیزی از برادرش او را متعجب ساخت سه بار بگویید: ماشاءالله لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. در برخی روایات گفته میشود که تکبیر بگویید تا تأثیر چشم زخم از بین برود.
البته نباید از این امر غافل شد که زیادهگویی ها در این مسئله بسیار است. در بین توده مردم برخی از این مباحث با خرافات عجین و موجب شده برخی اصل آن را هم انکار کنند.
اسفند دود کردن و استفاده از مهرههای آبی برای دور کردن چشم زخم مبنای روایی ندارد، موضوعاتی است که توسط مردم به بحث اضافه شده است. همانطور که در احادیث و روایات آمده اصل تأثیر دعا برای دفع چشم زخم قابل انکار نیست، اما باز کردن دکانی برای نوشتن دعا و ادعای دعانویسی به هیچ وجه قابل قبول نیست، میدان دادن به این افراد نیز گناه محسوب میشود.
از دیگر روشهایی که قرآن در همین آیه بدان اشاره میکند پرهیز از کسانی است که دارای این قدرت هستند و نیز استفاده از شیوههایی است که زمینههای چشم زخم را فراهم نمیآورد. ظاهر نشدن در برابر شور چشمان یکی از این راههاست.خواندن سوره معوذتین به ویژه سوره فلق یکی دیگر از شیوههای پیشگیری و درمان است.
برخی گفتهاند که آیه من شر حاسد اذا حسد، شامل عائن یعنی کسی که با چشم آسیب میرساند نیز میشود؛ زیرا چشم زخم گاه از حسادت نفسانی برمی خیزد. به این معنا که شخص هرگاه در دیگری نعمتی یافت و یا فراوانی نعمتی را مشاهده کرد از روی حسادت میکوشد تا آن نعمت از او سلب شود و با شور چشمی میکوشد تا آن را از میان بردارد.
علامه طباطبایی در المیزان مینویسد: چشم زخم نوعی از حسد نفسانی است که هنگام مشاهده چیزی که در نظر شور چشم، زیاد و تعجب انگیز است محقق میشود. (المیزان ج20 ، ص393)
جهت اطلاع از آخرین تغییرات وب سایت نازترین در خبرنامه وبلاگ ثبت نام کنید:
نظرات شما عزیزان: